این اکتشاف، به سرعت از یک خبر معدنی به یک ابزار راهبردی در معادلات اقتصادی ایران تبدیل شده است؛ چرا که تقویت ذخایر طلا توسط بانک مرکزی ایران در سایه تحریمهای بینالمللی، این دستاورد را به پشتوانهای قوی در برابر فشارهای خارجی ارتقا داده است. پوشش خبری توسط رسانههایی چون الخلیج، الجزیره و الدیار نشان میدهد که معادلات منطقهای نیز تحت تأثیر این پشتوانه جدید ارزی قرار گرفتهاند.
این کشف دوگانه، از منظر بهرهبرداری، مزایای مهمی را برای اقتصاد ایران فراهم میآورد که مورد توجه تحلیلگران منطقهای قرار گرفته است.
مهمترین وجه فنی این اکتشاف، تفکیک ساختاری آن است. بخش ۷.۹۵ میلیون تن کانسنگ اکسیدی به دلیل ماهیت شیمیایی و راحتی فرآوری، سریعتر وارد چرخه استخراج و تبدیل به شمش طلا خواهد شد و هزینههای عملیاتی اولیه را به شدت کاهش میدهد. در مقابل، بخش عظیم ۵۳.۱ میلیون تن کانسنگ سولفیدی، ظرفیت بلندمدت و پایداری صنعتی معدن شادان را برای دهههای آینده تضمین میکند.
روزنامه الخلیج امارات با برجسته کردن این جنبه فنی، شادان را به عنوان یکی از بازیگران اصلی پتانسیل طلای ایران معرفی نمود و تأکید کرد که این کشف، معادن سنتی را تحتالشعاع قرار خواهد داد. این اکتشاف توسط بخش خصوصی صورت گرفته، اما تأیید نهایی آن توسط وزارت صمت، نقش دولت در تضمین امنیت سرمایهگذاری را مشخص میسازد.
برخلاف تمرکز اولیه بر جنبه فنی، بازتاب منطقهای این خبر عمدتاً اقتصادی و ژئوپلیتیکی بوده است. الجزیره قطر این کشف را سیگنالی قوی از پتانسیل بهرهبرداری صنعتی مداوم در شرق ایران تلقی کرد و آن را همراستا با گزارشهای قبلی مبنی بر افزایش چشمگیر ذخایر طلای بانک مرکزی دانست. روزنامه الدیار لبنان، با اشاره به سیاست اعلام نشده تهران در تقویت ذخایر طلا (به عنوان ابزاری برای حفظ ثبات داراییهای ملی در مواجهه با تضعیف ریال)، نقش این اکتشاف را در تأمین استقلال ارزی برجسته ساخت. العربی الجدید نیز این روند را تلاشی برای کاهش وابستگی به ارزهای خارجی در مواجهه با تنشهای منطقهای ارزیابی کرد.
این پوشش گسترده در رسانههایی چون CNN آمریکا، خبرگزاری فرانسه، و منابع تحلیلی مانند رای الیوم، نشاندهنده درک منطقه از اهمیت استراتژیک این منبع طبیعی برای استراتژی اقتصادی ایران است.